به گزارش خبرگزاری «حوزه»، «ایستادهام» عنوان کتابی است که به بیان خاطرات هادی صدقی از واحد اطلاعات و عملیات در مبارزات با ضدانقلاب در جنگلهای گیلان پرداخته و خاطرات هشت سال جنگ وی را بیان میکند.
چکیدهای از کتاب:
آنقدر دویدم که از نفس افتادم و دقیقا به خط اصلی دشمن برخوردم. یک سرباز عراقی نگهبانی میداد و وقتی رسیدم پشتش به من بود. خودم را انداختم داخل کانال، چشم از او برنمیداشتم.
نفسم که چاق شد فکر کردم حالا چه کار کنم. خوشبختانه بولدوزری صدمتر آن طرف تر کار میکرد و باعث شده بود نگهبانها صدای دویدن و پریدن ما را نشنوند و تمرکزشان کمتر بشود. دو نفر دیگر تیم ما داخل کانالهای دیگر رفته بودند و با همدیگر هیچ ارتباطی نداشتیم.
فقط یک نفرمان دوربین داشت که در این شرایط چندان به دردبخور نبود. خودم را به دیواره کانال چسباندم، چون سایه بود نگهبان من را نمیدید. با خونسردی تمام بالای سرم راه میرفت.
هرگز فکر نمیکردند ما تا اینجا آمده باشیم. آنقدر به من نزدیک بود که جزئیات لباس و صورتش را میدیدم…
این کتاب با قلم حسین گلدوست و تحقیق محمدعلی زمانیان در ۲۴۸ صفحه مصور به همت انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده و راهی بازار نشر شده است.
313/60